رشد اخلاقی، بهمعنای رشد انسان در جنبههای شناختی، گرایشی و رفتار اختیاری است که به کمال انسان در زندگی شخصی، اجتماعی و معنوی او میانجامد. رشد اخلاقی، زیربنای زندگی اخلاقی انسان است که مفهوم خوب و بد در انسان، به ویژه کودکان نهادینه میشود. با توجه به اهمیت و نقش رشد اخلاقی و مراحل آن در زندگی، روانشناسان بزرگی مانند ژان پیاژه و لورنس کلبرگ پژوهشهای ژرفی انجام دهاند. دیدگاه کلبرگ، به دلیل کاربردی بودن، مورد توجه همهٔ روانشناسان پس از او قرار گرفته است. کلبرگ، رشد اخلاقی را داری سه سطح پیشقراردادی، قراردادی و فوق قراردادی و دارای شش مرحله میداند. کلبرگ، باور دارد که انسانها به مرحلهٔ ششم که اخلاق جهانی است، نمیرسند. لذا آن را حذف کرده است. دیدگاه کلبرگ را برخی از روانشناسان مانند کیلگان نقد کرده و آن را دارای سو گیری جنسیتی دانسته است. دیدگاه لورنس کلبرگ دارای سُویَههای مثبتی مانند توالی رشد اخلاقی، تناسب رشد اخلاقی با توانِ شناختی و اخلاق جهانی است. سویهٔ نادرستی دیدگاه کلبرگ حذف مرحلهٔ جهانشمول است. از نگاه آموزههای دینی عناصر حقگرایی، آزادگی، دادگری، خیرخواهی و... جهانشمول است.